میترسید بیآنکه بداند میترسد. غمگین بود بیآنکه بداند از چه. میخواست برود، بیآنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بیآنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی ر...
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۲۲۹مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلانبخت از دهان دوست نشانم نمیدهددولت خبر ز راز نهانم نمیدهداز بهر بوسهای ز لبش جان همیدهماينم (نمی) همیستاند و آنم نمیدهدمردم (ز اشتیاق) در اين فراق و در (این) آن پرده راه نيستيا هست و پردهدار نشانم نمیدهدزلفش کشيد باد صبا چرخ سفله بينکان جا مجال باد وزانم نمیدهدچندان که بر کنار چو پرگار (میروم) میشدمدوران چو نقطه ره به ميانم نمیدهدشکر به صبر دست دهد عاقبت ولیبدعهدی زمانه زمانم نمیدهدگفتم روم به خواب (که بینم خیال دوست) و ببینم جمال دوستحافظ ز آه و ناله امانم نمیدهدSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
--------
1:05:13
گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود ۲۲۸
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۲۲۸فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلنگر من از باغ تو يک (غنچه) ميوه بچينم چه شود؟پيش پایی به چراغ تو ببينم چه شود؟يا رب اندر کنف سايهی آن سرو بلندگر من سوخته يک دم بنشينم چه شود؟آخر ای خاتم جمشيد همايونآثارگر فتد عکس تو بر (لعل) نقش نگينم چه شود؟من که در کوی بتان منزل و ماوی دارمگر دهی جای به فردوس برینم چه شودواعظ (زاهد) شهر چو مهر ملک و شحنه گزيدمن اگر مهر نگاری بگزينم چه شود؟عقلم از خانه به در رفت و اگر می اين استديدم از پيش که در خانهی دينم چه شودصرف شد عمر گرانمايه به معشوقه و میتا از آنم چه به پيش آيد (و زینم) از اينم چه شودخواجه دانست که من عاشقم و هيچ (نشد) نگفتحافظ ار نيز بداند که چنينم چه شود؟Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
--------
1:09:13
گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود ۲۲۷
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۲۲۷فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلنگر چه بر واعظ شهر اين سخن آسان نشودتا ريا ورزد و سالوس مسلمان نشودرندی آموز و کرم کن که نه چندان هنر استحيوانی که ننوشد می و انسان نشودگوهر پاک ببايد که شود قابل فيضور نه هر سنگ و گلی لولو و مرجان نشوداسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باشکه به تلبيس و حيل ديو (سلیمان) مسلمان نشودعشق میورزم و اميد که اين فن شريفچون هنرهای دگر موجب حرمان نشوددوش میگفت که فردا بدهم کام دلتسببی ساز خدايا که پشيمان نشودحسن خلقی ز خدا میطلبم خوی تو راتا دگر خاطر ما از تو پريشان نشودذره را تا نبود همت عالی حافظطالب چشمهی خورشيد درخشان نشودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
--------
1:11:00
ترسم که اشک در غم ما پردهدر شود ۲۲۶
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۲۲۶مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان ترسم که اشک در (بر) غم ما پردهدر شود وين راز سر به مهر به عالم سمر شود گويند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود وليک به خون جگر شود خواهم شدن به ميکده گريان و (عذرخواه) دادخواه کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود از هر کرانه تير دعا کردهام روان باشد کز آن ميانه يکی کارگر شود ای جان حديث ما بر دلدار بازگوی ليکن چنان مگو که صبا (پردهدر) را خبر شود از کيميای مهر تو زر گشت روی من آری به يمن لطف شما خاک زر شود در تنگنای حيرتم از نخوت رقيب يا رب مباد آن که گدا معتبر شود بس نکته غير حسن ببايد که تا کسی مقبول طبع مردم صاحبنظر شوداین سرکشی که در سر سرو بلند توستکی با تو دست کوته ما در کمر شودحافظ سر از لحد به در آرد به پای بوسگر خاک او به پای شما پیسپر شودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
--------
1:12:09
ساقی حديث سرو و گل و لاله میرود ۲۲۵
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۲۲۵مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان ساقی حديث سرو و گل و لاله میرود وين بحث با ثلاثهی غساله میرود می ده که نوعروس (سخن) چمن حد حسن يافت کار اين زمان ز صنعت دلاله میرودباد بهار میوزد از (بوستان) گلستان شاه و از ژاله باده در قدح لاله میرودخویکرده میخرامد و بر عارض سمناز رشک روی او عرق ژاله میروداز ره مرو به عشوهی دنيا که اين عجوز مکاره مینشيند و (مختاله) محتاله میرودآن چشم جادوانهی عابدفريب بين کش کاروان سحر ز دنباله میرود طی مکان ببين و زمان در سلوک شعر کاين طفل يک شبه ره يک ساله میرودشکرشکن شوند همه طوطيان هند زين قند پارسی که به بنگاله میرود حافظ ز شوق (صحبت) مجلس سلطان غياث دين غافل (خامش) مشو که کار تو از ناله میرودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
میترسید بیآنکه بداند میترسد. غمگین بود بیآنکه بداند از چه. میخواست برود، بیآنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بیآنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم میپردازه و سادهتر از اسمش، ریشهی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی میکنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستمТавсифи сонетхои Хофиз